امکان تحقق نظام تربیتی با محوریت مادری
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۴۹۵۴۳
به گزارش خبرگزاری مهر، در مسیر حرکت یک جامعه به سمت تمدن سازی، یکی از ابزارها و لوازم مؤثر در این حرکت نظام تربیتی آن جامعه است. تربیت باعث انتقال ارزشها و فرهنگ جامعه از نسلی به نسل دیگر شده و قوام تمدن را شکل میدهد. در جامعه اسلامی نیز شرایط بدین گونه است و البته این ملاحظه نیز وجود دارد که نظام تربیتی دینی بیش از ساختارهای مدرن امروزی، ریشه آن بر موضوع مادری و خانواده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر مسیر تمدنسازی را این گونه تصویر کنیم که ابتدا تفکری شکل میگیرد، این تفکر در ساحت رفتار عینیت پیدا میکند، به فرهنگ تبدیل میشود، این فرهنگ با قدمتی تاریخی همراه میشود و به تمدن میانجامد؛ در این مسیر تمدنسازی، جایگاه نظام تعلیم و تربیت کجاست؟
سجادیه: شاید رابطه بین نهاد تربیتی و تمدن یا فرهنگ را به گونههای مختلفی بتوان تصویر کرد. یکی از گونههای رایجی که حتی در تربیت مدرن هم اتفاق میافتد این است که به نهاد تربیت (اعم از رسمی، نیمهرسمی و غیررسمی) به عنوان یک کارگزار برای فرهنگ و تمدن نگریسته میشود. در واقع ما تصور میکنیم این نهاد فقط باید آن فرهنگ، تمدن یا اندیشهای را که از نظر ما درست است انتقال دهد؛ در حالی که این نگاه به تربیت دچار اغتشاشاتی است. خود نهاد تربیت، در تکوین و پیرایش فرهنگ و تمدن نقشی اساسی دارد؛ یعنی در مقابل فرهنگ یا تمدن، به عنوان یک حامل کامل و بینقص عمل نمیکند و خودش گاهی برخی از پیامها را پالایش میکند، تغییر میدهد و بعد منتقل میکند.
این نگاه ما به تربیت باعث میشود که تصور کنیم کارگزاران تربیت فقط باید آن پیام، فرهنگ یا تمدن را بفهمند و انتقال دهند؛ در حالی که این نگاه کارکرد نهاد تربیت را تقلیل میدهد. یک نظام پویای تربیتی در یک فرهنگ یا تمدن شروع به رشد میکند، اما از سقف آن فرهنگ یا تمدن بالاتر میرود و در واقع اگر بالنده شود، میتواند جلودار باشد. بنابراین جامعهای میتواند پویا باشد که در آن، معلمان، مادران و همه دستاندرکاران تربیت، بتوانند همزمان این پالایش را انجام دهند. این فضا باعث میشود که خود فرزندان نیز در یک تعامل پویا، آن فرهنگ، سنت یا تمدن را ادامه دهند.
با توجه به اینکه جایگاه نقش تربیتی مادر در فرآیند تمدنسازی و انتقال ارزشها از نسلی به نسل دیگر بسیار حائز اهمیت است، کارکرد این نقش را چگونه ارزیابی میکنید؟
سجادیه: شاید هیچ نظام تربیتی قائل به این نباشد که مادر باید از فرآیند تربیت حذف شود. میتوان گفت در تربیتی که میخواهد تمدنساز باشد و فقط کارگزار یا انتقالدهنده نیست، هر مربی از جمله مادر، وظیفة آنالیز پیامها و تفکرات را هم بر عهده دارد. او همچنین باید به فرزند آموزش دهد که چگونه پیامها را تحلیل کند. این رسالت تربیتی برای مادر یا هر مربی دیگر، در کنار رسالتهای اجتماعی و سایر فعالیتهای آن فرد تعریف میشود. برای مثال، نمیتوان گفت کتاب خواندن یا فعالیتهای دیگر فرد، چیزی جدا از نقش مادری اوست. مادری که میخواهد پیامها را پالایش کند، نیازمند حضور اجتماعی، رابطة فعال با اقشار مختلف اجتماع، کتاب خواندن و… است.
بنابراین باید بازتعریفی از نقش مادری داشته باشیم. خیلی از فعالیتهای مادر در طول روز، هرچند ممکن است به طور فیزیکی از بودن او در کنار فرزند بکاهد، اما به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، در همان نوع مادری او دخالت میکند. مادری که معلم است و با شبهههای دانشآموزان مدرسه آشناست، فرزند خود را کاملاً از زاویه دیگر میبیند تا مادری که صبح تا عصر در خانه است و فقط برنامههای صداوسیما را دنبال میکند.
اگر این بازتعریف را از نقش مادری داشته باشیم، مادران شاغل عذاب وجدان نخواهند داشت، چرا که سایر وظایف آنها هم به نوعی ذیل وظیفه مادری تعریف میشود. از سویی دیگر، اتفاقاتی که در جامعه ما افتاده باعث شده است ما مادری را غریب و وحشتناک تعریف کنیم، در حالی که نسل خود ما با این نوع مادری بزرگ نشده است. امروز نقش مادری را آن قدر سخت معرفی میکنیم که فرد احساس میکند باید حداقل برای مدتی، کل فعالیتهای خودش را تعطیل کند تا بتواند از عهده نقش مادری به خوبی برآید.
باید ماهیت مادری را یک مقدار عادیسازی کنیم و تا این اندازه آن را در تعارض با مسئولیتهای اجتماعی قرار ندهیم. ممکن است به واسطه موقعیتها و نیازهای ویژه، بالانسهایی انجام دهیم و مثلاً مادر در یک دوره بیشتر در منزل باشد و در دورهای دیگر، فعالیتهای اجتماعیاش را افزایش دهد، اما اینکه مادری را یک وظیفه یا کارکرد در مقابل سایر کارکردها تعریف کنیم، باعث میشود که زن به عکسالعملهای قطبی کشیده شود و بگوید چون نمیتوانم از پس این ماجرا برآیم، فعلاً مادر نمیشوم.
بحث دیگر این است که ما بیش از آنکه لذتهای مادری را نمایان کنیم، بر روی مسئولیتهای مادری تأکید کردهایم. اگر میخواهیم افراد را به مادر شدن تشویق و ترغیب کنیم، باید گاهی از لذتهای مادری برای او بگوییم تا او احساس کند این عرصه هم در کنار سایر جنبههای زندگی، مثل کتاب خواندن، کار کردن و… فرصتی برای لذت بردن از زندگی و برداشت کردن از آن است.
اگر زنی بیرون از خانواده باشد و تحصیلات و حضور اجتماعی بیشتری داشته باشد، میتواند از زاویه دیگری به تربیت نگاه کند و نقش خود را بهتر ایفا کند؟
سجادیه: شما در واقع دو قطب را معرف میکنید؛ قطبی که نقش مادری را به عنوان یک نقش انحصاری و بسیط میداند و آن را در تعارض با حضور اجتماعی زن میبیند و قطب دیگری که اساساً حضور اجتماعی زن را لازمه نقش مادری میپندارد.
من به هیچ کدام از این دو قطب معتقد نیستم، بلکه به راه میانهای اعتقاد دارم. حتی کسی که مادر هم نیست، ممکن است بنا بر موقعیتی، زمان حضور خودش را در اجتماع تغییر دهد. مثلاً همسر او به شهر دیگری منتقل میشود، بیمار میشود یا پدر و مادر او بیمار میشوند و نیاز به حضور بیشتر او در جای دیگری وجود دارد. در واقع باید سطوح مختلفی برای پرداختن به شغل و فعالیت اجتماعی زن در نظر بگیریم. شغل رسمی هم میتواند تماموقت یا پارهوقت باشد.
همچنین فرد میتواند از مرخصی استفاده کند. با این حال، بنده معتقدم باید فضای این مانور را برای مادران بیشتر کنیم. در واقع جامعه باید بپذیرد که نیمی از افراد، با توجه به نقشی که در تربیت نسل آینده بر عهده دارند، باید شرایط ویژهای در عرصه اجتماع داشته باشند. برای مثال، مرخصی زایمان برای دانشجویان به دو سال افزایش پیدا کرده است. ممکن است در ظاهر به نظر برسد که بعد از دو سال، فرد کاملاً از فضای درسی خارج میشود، اما در عمل میبینیم که خانمهای جوانی که اتفاقاً قصد بچهدار شدن هم دارند، با این شرایط جدید، بیشتر رغبت به ادامه تحصیل پیدا میکنند. پیش از این فکر میکردند که درس خواندن و مادر شدن دو مسیر کاملاً جدا هستند، اما در شرایط موجود، آمیختگی بین این دو نقش بیشتر امکانپذیر است.
پس من معتقدم این امکان وجود دارد که در یک دوره زمانی، با حضور اجتماعی منعطفتر، خانمها بتوانند در کنار سایر فعالیتهای خود، نقش مادری را هم ایفا کنند. در این راستا، همان طور که گفتم، باید دو اتفاق بیفتد؛ یکی ایجاد انعطاف در ایفای نقشهای اجتماعی و دیگری عادیسازی نقش مادری.
بحث دیگر تعدیل کودکزدایی در محیطهای اجتماعی است. با اینکه خیلی روی نقش مادری و خانواده تأکید میکنیم، محیطهای اجتماعی رسمی، غیررسمی و نیمهرسمی ما دچار کودکزدایی شدهاند. یک مادر و بچه حتی نمیتوانند از اتوبوس استفاده کنند. به محض اینکه کودک ناآرامی کند، همه معترض میشوند که چرا مثلاً مادر با فرزندش سوار اتوبوس شده است. انگار افراد حوصله کمتری دارند. در حالی که تا پیش از این، حتی وقتی که بحث حضور اجتماعی خانمها مطرح نبود، این مسائل به راحتی پذیرفته میشد. افراد به راحتی با فرزندانشان به روضه، مسجد و جاهای دیگر میرفتند. امروز مادری که میخواهد به کارهای خانه برسد هم فرزندش را به جای دیگری میفرستد؛ یعنی این قدر ما تحملمان کم شده است.
علاوه بر این، آزادیهای بیش از اندازهای که به فرزندان دادهایم باعث شده است که ماجرا سختتر شود. باید این افسارگسیختگی در تربیت کودک و کودکمحوری را کمی تعدیل کنیم. حضرت رسول (ص) نیز فقط میفرماید کودک صَیّد است؛ یعنی باید او را به صورت ضمنی کنترل کنیم و کنترلمان صریح نباشد. بنابراین باید به سمتی برویم که تعدیلهایی صورت بگیرد و این همجواریها ممکن شود.
در دنیای مدرن با شرایطی درگیر هستیم که در فضای سنتی وجود نداشت. در واقع در فضای تربیتی، نهادهای رقیبی مثل اینترنت، ماهواره و… وجود دارند که پیش از این وجود نداشتند. آیا این شرایط جدید، ملاحظات و اقتضائات جدیدی را برای نقش مادری به همراه دارد؟
سجادیه: در روایات مختلف داریم که انسجام شخصیت متربی بسیار اهمیت دارد و این همان بحرانی است که مدرنیسم با آن مواجه است. اگر فرد اهل باطل باشد و باطل را بشناسد و بداند که اهل باطل است، باز هم نسبت به افرادی که نمیدانند چه هستند، فضیلت دارد. این بحران هویتی که با آن مواجه هستیم، خیلی بدتر از این است که فرد راه غلطی را انتخاب کند.
بحثی که ما امروز با نوجوانان و جوانان داریم این است که اصلاً موضع یا انتخابی ندارند. من فکر میکنم یکی از دلایل این عدم انسجام، به مبنای شخصیت افراد برمیگردد و این مسئله هم از آنجا نشئت میگیرد که نهادهای رقیب، به صورت آمیخته و بدون نظم وارد دنیای کودک میشوند. شاید مهمترین وظیفه خانواده در دنیای امروز این است که دنیای کودک را آرامآرام باز کنند. مشکلی که ما در تربیت داریم این است که هیچ کدام از نهادهایی که در تربیت کودک مؤثرند، از جمله ماهواره، مدرسه، خانواده و… اصلاً فرصت کافی پیدا نمیکنند که فرآیند تربیتی یا نقشه تربیتی خود را، چه اشتباه و چه درست، مطرح کنند.
البته باید به این موضوع توجه داشت که اعمال محدودیت برای کودک، در مقابل رقبای تربیتی، تا یک سنی ممکن است. بعد از آنکه کودک به اندازه کافی رشد کرد، هرچند محتوای ارائهشده توسط آن عنصر رقیب مورد پذیرش والدین نباشد، نباید به فرزند چیزی را تحمیل کنند؛ همچنان که خداوند خطاب به یک نوجوان میفرماید: «وَ اِنْ جاهَداک عَلی اَنْ تُشْرِک بِی ما لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما»؛ یعنی از چیزی که درباره آن علم نداری اطاعت نکن.
در واقع اولیای کودک باید بدانند که بعد از اینکه فرد بالغ شد، خودش باید انتخاب کند. البته در سنین قبل از بلوغ، مسئولیت انسجامبخشی شخصیت فرد و تربیت او بر عهده خانواده است. فکر میکنم تمام نهادهای رسمی و غیررسمی باید تابع مصلحت خانواده باشند. به همین دلیل، واقعاً مدرسه باید به حرف خانواده گوش کند، زیرا این فرماندهی باید از یک جا صورت گیرد. اینکه فضا با چه سرعتی و چگونه باید برای کوک باز شود، مصلحتی تربیتی است که خانواده باید آن را تشخیص دهد.
بر همین اساس، حضور اجتماعی مادر معنا پیدا میکند؛ چرا که در دنیای امروز دیگر مادر نمیتواند تکنوا حرکت کند. تلویزیون، سینما، اینترنت و فضاهای دیگری وجود دارند که نمیتوانیم خودمان را در مقابل آنها زندانی کنیم. در این موقعیت، مادر اگر در تربیت فرزندش، نمیتواند تکنوا جلو برود، حداقل باید انسجام این حرکت چندگانه را حفظ کند.
در فضای فعلی ما دچار نوعی پارادوکس شدهایم. از یک طرف، از تقویت نقش مادر و خانواده حرف میزنیم و از طرف دیگر، نهادهای رسمیمان ریشهدار شدهاند و خودشان را متولی تربیت میدانند؛ یعنی به جای اینکه مدرسه از مادر بپرسد من برای فرزند شما چه کاری انجام دهم، اگر مادری هم چیزی بگوید، این کار او را دخالت در امر تربیت محسوب میکند. نهادهای رسمی و حتی نیمهرسمی مثل صداوسیما خودشان را متولی تربیت میدانند، نه کارگزار خانواده. به نظرم این نوع ارتباط دچار بیماری است و باید اصلاح شود.
منبع: مهر
کلیدواژه: زنان خانواده تعلیم و تربیت قوه قضاییه سازمان هواشناسی بارش باران داریوش مهرجویی پلیس راهور هلال احمر جمهوری اسلامی ایران شهر تهران طوفان الاقصی وضعیت جوی کشور وزارت آموزش و پرورش سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دستگیری امداد رسانی زنان فرهنگ یا تمدن حضور اجتماعی نظام تربیتی نهاد تربیت تمدن سازی نقش مادری نقش مادر پیام ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۴۹۵۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیمی از مدارس کشور مربی پرورشی ندارند/ افزایش اردوهای دانش آموزی
به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام محمدحسین پورثانی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش، با حضور در برنامه جهان آرا که همزمان با سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری (ره) و روز گرامیداشت مقام عالی معلم از شبکه افق پخش شد، ضمن تبریک روز معلم به تمام معلمان سراسر کشور گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی، شهیدان رجایی و باهنر نهال امور تربیتی را در آموزش و پرورش کاشتند سالها بعد معاونت پرورشی و فرهنگی به طور رسمی در ساختار آموزش و پرورش شکل گرفت این ساختار تا سال ۱۳۸۰ مستقر بود تا اینکه معاونت پرورشی و فرهنگی منحل و ساختار سازمان دانش آموزی جایگزین شد.
وی افزود: در سال ۱۳۸۵ قانون احیای معاونت پرورشی و تربیت بدنی نگاشته میشود و این معاونت بر میگردد در این سالها و ۱۸ سال بعد از احیای معاونت پرورشی و فرهنگی مقام معظم رهبری نکات مهمی را در حوزه پرورشی اشاره و عدم رضایت خودشان را از وضعیت پرورشی در آموزش و پرورش اعلام کردند.
پورثانی ادامه داد: امروز نیز مقام معظم رهبری نکات دقیقی را در دیدار با معلمان فرمودند چرا که معاونت پرورشی و فرهنگی در دولت جدید یکی از اساسیترین و مهمترین معاونتهای آموزش و پرورش است و در بین همکاران معاونت تربیتی شناخته میشود.
وی اظهار کرد: برنامه ریزان سند تحول بنیادین، آموزش و پرورش را به عنوان وزارت تربیت رسمی پیشنهاد کرده بودند در سند تحول بنیادین کلمه آموزش و پرورش پیدا نمیشود و تمام کلمات به تربیت ختم میشود.
معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: سند تحول بنیادین با توجه به مبانی دینی و تربیتی نگاشته شده است اما با تحقق آن فاصله داریم در صورتی که همکاران در مدارس تلاش میکنند که تربیت محقق شود.
دولت قبل پیگیر سند ۲۰۳۰ بود، مسیر این دولت سند تحول است
وی ادامه داد: در دولت قبل سند ۲۰۳۰ بررسی شد تا در آموزش و پرورش نهادینه شود اما در دولت سیزدهم اتفاقات خوبی افتاد که راه و حرکت ما در مسیر باشد؛ در شورای عالی انقلاب فرهنگی نقشه راه سند مطرح شده که مطالبه چندین ساله مقام معظم رهبری نیز بوده است با تصویب سند پرورشی و نقشه راه معتقدیم مسیر تربیت مشخص میشود.
پورثانی درباره آسیب به موضوع تربیت با تعدد مدارس گفت: عدالت آموزشی با تنوع مدارس سازگار نیست؛ ماده واحده ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال بررسی است تا کاهش تنوع مدارس در نظام آموزش و پرورش شکل بگیرد با تصویب این امر، مسیر بهتری در پیش خواهیم گرفت.
وی درباره برنامه ریزی آموزش و پرورش برای تربیت نیروی مؤثر تربیتی گفت: معتقدیم در جایی که ساختمان مدرسه فرسوده است میتوان درس خواند محتوا اگر صد در صدی نبود میتوان درس خواند اما اگر معلم تراز نباشد نمیتوان درس خواند.
جذب ۱۵ هزار معلم پرورشی پس از ۱۵ سال
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت اامآموزش و پرورش افزود: طی سالهای اخیر جذب نیروی پرورشی در آموزش و پرورش نداشتیم روز جمعه ۱۴ اردیبهشت آزمون استخدامی جذب ۱۵ هزار مربی پرورشی بعد از ۱۵ سال برگزار میشود چراکه ۵۰ درصد مدارس مربی پرورشی ندارند.
وی تاکید کرد که کیفیت استخدام نیز مهم است در سالهایی قریب به ۳۰۰ هزار نیروی انسانی وارد آموزش و پرورش میکردیم که از مبادی تربیت معلم نبوده اند لذا در سال گذشته کانونهای ارزیابی در کشور مستقر شدند این کانونها ابزارهایی دارند تا معلمان را ارزیابی کنند تا اگر نیرویی توانمند بود وارد آموزش و پرورش شود.
پورثانی اشاره کرد: ارتقای وضعیت معلمان نکته بعدی است نظام رتبه بندی معلمان برای این موضوع پیاده شد که تلاش و کار علمی همکاران دیده شود.
وی با تاکید بر اینکه جوشش درونی مربی تربیتی مهم است گفت: در بحث ارزشیابی همکاران باید نسبت به فعالیت همکار امتیاز ویژه دهیم تکلیف برنامه هفتم دادن کارنامه رشدی تربیتی در کنار کارنامه تحصیلی به دانش آموزان است.
شاخصهای تربیتی در رتبه بندی معلمان لحاظ میشود
پورثانی اضافه کرد: در نظام ارزیابی شاخصهایی تعیین کرده ایم و به مربیان امتیاز میدهیم همچنین منزلت و ارزش به کار معلمی که کار تربیتی میکند مدنظر است.
وی اظهار کرد: نظام ارزشیابی در آموزش و پرورش در حال اجراست اما ورود شاخصهای تربیتی تغییر کرده است امروزه یک معلم برای ارتقای رتبه باید شاخصهایی را بگذراند.
پورثانی از افزایش برگزاری اردوی دانش آموزی خبر داد و گفت: گفتمان سازی و انتظار عمومی از آموزش و پرورش مطالبه امروز مقام معظم رهبری است تا کار تربیتی جدی در مدارس صورت بگیرد.
کد خبر 6094767 علی قدمی